از پسِ اين همه برف ...
از پسِ اين همه برف
كه در دلم باريد
بوي تو میآید
گل كاشتی بهار!
+ نوشته شده در سه شنبه بیست و نهم اسفند ۱۳۹۱ ساعت 11:29 توسط
|
از پسِ اين همه برف
كه در دلم باريد
بوي تو میآید
گل كاشتی بهار!
اگر دري ميان ما بود
ميكوفتم
درهم ميكوفتم
اگر ميان ما ديواري بود
بالا ميرفتم پايين ميآمدم
فرو ميريختم
اگر كوه بود دريا بود
پا ميگذاشتم
بر نقشهي جهان و
نقشهاي ديگر ميكشيدم
اما ميان ما هيچ نيست
هيچ
و تنها با هيچ
هيچ كاري نميشود كرد
18 خرداد 1390